یا مستعان. . . ساعت چهار صبح است. پنجره را باز میکنم و هوای خنک سحرگاهی به داخل میجهد و گلها را به رقص درمیآورد. صورتم از خنکای آن حس تازگی میکند و درونم پُر از احساسهای خوب میشود. بعد از خواندن نماز و کمی قدم زدن توی اتاق، پشت میز کارم مینشینم. همینطور که موسیقی* میشنوم، سعی دارم برنامههایم را مرور کنم. برنامههایم را مرتباً دنبال میکنم و از نتایج آن رضایت دارم. توانستهام برای ساختن راهی که انتخاب کردهام، به نظم و استمرار متعهد بمانم. منبع
درباره این سایت